محل تبلیغات شما

کافه کلمات



امشب بعد از سه سال و پنج ماه و چند روز خیلی اتفاقی وارد صفحه بلاگم شدم و دیدم به ! زندگی گذشته رو ببین ! یه لبخند پت و پهن صورتمو گرفته و احساس آزادی زیادی روحمو پر کرد، از چی؟ نمی دونم! از خوندن ساده ترین احساسات و حال و هوای بی آلایشم لذت می بردم، از اینکه یه " نقطه سرخط " نبودم تو خودم کیف می کردم اما درست یادم نمونده خیلی وقتا چرا خیلی چیزا رو نوشتم، کدوم احساس منو برده به سمت اینکه چندتا کلمه رو بذارم کنار همو یه حسی از توش درآرم که شاید تو اون لحظه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کاغذ ستاره البرز